برای تو...








اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو




 
  باران ببار... ...

دیر آمدی باران

آن روز که منتظرت بودم

دعا کردم بیایی ناز کردی

امروز که نمیخواهمت آمدی

آمدی تا تنهاییم را یاد آور شوی ؟cry

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1401-08-19] [ 05:24:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  باران ببار... ...

به باران دل نبند

که هر چهار فصل دیوانه ‌ات خواهد کرد

اگر ببارد ، از شوق

اگر نبارد ، از دلتنگی

موضوعات: بدون موضوع
 [ 05:22:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  باران ببار... ...

کاش باران بودم
و غم پنجره را میشستم
و به هر کس که پس پنجره غمگین مانده
از سر عشق ندا میدادم
پاک کن پنجره از دلتنگی
که هوا دلخواه هست
گوش کن باران را
که پیامی دارد
دست از غم بردار
زندگی کوتاه هست
باز کن پنجره را
روز نو در راه هست….

innocent

موضوعات: بدون موضوع
 [ 05:21:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  سهراب سپهری ...

شب را نوشیده ام

و بر این شاخه های شکسته می گریم.

مرا تنها گذار

ای چشم تبدار سرگردان !

مرا با رنج بودن تنها گذار.

مگذار خواب وجودم را پر پر کنم.

مگذار از بالش تاریک تنهایی سر بردارم

و به دامن بی تار و پود رویاها بیاویزم.

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1401-08-18] [ 08:27:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  برای تو ...

من از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم
حرفی از جنس زمان نشنیدم!
هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نبود.
کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد.
هیچکس زاغچه ای را سر یک مزرعه جدی نگرفت .
من به اندازه ی یک ابر دلم میگیرد
…..
و شبی از شبها
مردی از من پرسید
تا طلوع انگور چند ساعت راه است؟

باید امشب بروم
باید امشب چمدانی را
که به اندازه ی پیراهن تنهایی من جا دارد بردارم
و به سمتی بروم
که درختان حماسی پیداست
رو به ان وسعت بی واژه که همواره مرا می خواند
یه نفر باز صدا زد سهراب!
کفش هایم کو؟

موضوعات: بدون موضوع
 [ 08:23:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت